در شرکتهای بزرگ و کارگاههای کوچک، دانشمندان به دنبال اسباببازیهایی بودند که جامعه را با همه تنوعاش نشان میداد.
آنها اسباب بازی دخترانه ارزان را خریدند که نشان دهنده افراد مبتلا به سندرم داون بودند، عروسک هایی با رنگ های مختلف پوست و یک بیمارستان بزرگ با افراد مبتلا به بیماری است.
دانشمندان یک محیط آزمایشی مناسب را در مرکز پشتیبانی هسینگ برای کودکان و جوانان در آگسبورگ پیدا کردند.
“در این مرکز یک خانه کودک هسینگ وجود دارد که در آن از ابتدا شامل یک گروه کودک نوپا، کودکان بسیار کوچک،سپس مهد کودک و همچنین یک بعد از آن زندگی می شود.
امکان شناسایی از طریق اسباب بازی های مخصوص مدیر خانه کودکان است، جایی که دانشمندان در ابتدا می خواستند کودکان درگیر شدن را تجربه کرده بودند.
نحوه تعامل آنها با اسباب بازی خاص را مشاهده کنند. همانطور که بیمارستان اسباببازی با چهرههای مختلف علاقه زیادی را در میان کودکان گروه آزمایش برانگیخت.
او یکی از مربیان درگیر در این پروژه بود. این موضوع با استقبال بسیار خوبی از سوی کودکان مواجه شد و برای همه جذاب بود.
هم برای کودکان معلول و هم برای کودکان غیرمعلول جذابیت داشت. فقط خیلی منعکس شد بچه ها که قبلاً اغلب در بیمارستان بودند.
همدیگر را در آنجا پیدا کردند و اغلب چیزی در مورد آن فرموله کردند. واقعاً عالی بود که همیشه در جامعه چنین اتفاقی می افتاد.»
مطالعه حاضر نشان میدهد که به کودکان دارای نقص جسمی یا ذهنی این فرصت داده میشود.
تا با اسباببازیهای خاص خود را شناسایی کنند، وضعیت خاص زندگی خود را بهتر تأمل کنند و هنگام بازی با کودکان بدون معلولیت بهتر درگیر شوند و تبادل نظر کنند.
«این طیف وسیعی از فرصتها را، به ویژه در مهدکودکهای روزانه، برای پاسخ به تفاوتها و برخورد با آنها با احترام ارائه میدهد.
البته هدف این است که بچه ها را در رابطه با انصاف، عدالت و اینکه در بهترین حالت، اگر در جایی متوجه چیزی شوند.
اینجا بی انصافی می کند، با یک نفر در اینجا بد رفتار می شود، که حتی مداخله کنند و بگویند، نیز آموزش داده شود.
اینطوری کار نمی کند، من نمی خواهم، این طوری نیست که ما می خواهیم با هم رفتار کنیم.”