اسم «شال» وام گرفته شده، با ریشه ریشهشناسی عمیق. در اوایل قرن 18 از لهستانی به روسی و از فرانسوی به لهستانی منتقل شد. نسخه فرانسوی به فارسی مواد پشمی برمی گردد. شما می توانید در مورد تاریخچه این کلمه در مقاله این شال گیلاس تیره بیشتر بخوانید.
کلمه “شال” ریشه بومی روسی دارد. این از پایه باستانی “پلات” “یک قطعه ماده” تشکیل شده است. در «فرهنگ توضیحی بزرگ زبان روسی» نوشته دی. . زنان. روسری پرزدار آنیوتا به سرعت روسری پشمی را روی شانه هایش انداخت. چخوف در یک روسری گرم بپیچید.
از نظر تاریخی، شال در “وابستگی طبقاتی” آن با شال متفاوت است: شال طرح دار اغلب توسط زنان دهقان، “عمومی”، گاهی اوقات زنان بورژوا پوشیده می شد، در حالی که شال ویژگی یک کمد لباس نجیب بود.
از “پدران و پسران” یک مثال معمولی “یک بار، ساعت هفت صبح، بازاروف، در بازگشت از پیاده روی، فنچکا را در یک درخت یاسی یاسی که مدت ها محو شده بود، اما هنوز ضخیم و سبز بود. روی نیمکتی نشسته بود و طبق معمول شال سفیدی انداخته بود.
بورلک است و روسری هم جزو هدایای خانواده بورلک است. کلمه “شال” در شعر نکراسوف، آغشته به جذابیت زبان عامیانه، جایی ندارد. از سوی دیگر، شاهکارهای غنایی آتاناسیوس فت که با هماهنگی فرهنگ نفیس عمارت نفس می کشد، بدون شال قابل تصور نیست.
قابل ذکر است که در یک سطر شاعرانه شال در کنار مقنعه است یعنی در این زمینه کلاه زنانه است. در قرن بیستم، تفاوتهای طبقاتی بین روسریهایی که ما به آنها علاقهمندیم، پاک میشوند و کلماتی که به آنها اشاره میکنند، یکدیگر را عوض میکنند.
با این حال، برخی از ظرایف معنایی باقی می ماند (شال بزرگتر است، می توان آن را با منگوله هایی در امتداد لبه ها تزئین کرد، گاهی اوقات آن را روی شانه ها روی لباس انداخته و غیره)، بنابراین از نظر سبکی گفتن “شال و روسری” قابل قبول است.
ژن های استرس در انسان ها، موش ها و ماهی ها یافت می شود. یک لمس ادبی دیگر: در شعر اوسیپ ماندلشتام، شال و نیم شال به ترتیب نزولی ذکر شده است: نیم شال به وضوح از شال کوچکتر است، آنقدرها ارزشمند نیست.